گفتگوی دوستانه با دکتر نورباران

۱- از خودتان برایمان بگویید!

 اینجانب عسکری نورباران متولد ۱۳۲۶ دربابل. اگر بخواهم از خودم برایتان بگویم، دو حالت دارد ۱- خوبیهائی که ندارم تا بگویم  ۲-بدی هایی که دارم و به شما نخواهم گفت!


۲- دوران تحصیل چگونه گذشت؟

دوران تحصیل از ابتدائی و متوسطه تا دانشگاه و دوره تخصصی، بهترین سالهای عمرم بوده است تا بتوانم به لطف حق، از خرمن علم و دانش و معرفت، خوشه ای برچینم. بدون شک، دوران تحصیل با سختی ها و  مرارتهائی همراه است که چاره ای از آن نیست و این سختی ها و تحمل مشکلات، خمیر مایه کسب دانش و فضیلت است. (افضل الاعمال اهمزها: یعنی با ارزش ترین کارها، سخت ترین آنهاست)

 

 

۳- از ازدواجتان بگویید و نحوه آشنایی؟ 

در دوره انترنی ازدواج کردم، نحوه آشنائی از طریق سنتی و خانواده بوده است.

۴- خاطره ای پند آموز از زندگی شخصیتان دارید که خدا را در آن حس کرده باشید؟ 

در طول عمرم، هرگاه دچار غفلت و یا تقصیری می شوم، خدا را حس می کنم که ناظر است، و هرگاه در آسایش و تنعم به سر می برم، حسّم ضعیف می شود؟!
 

۵- مشکلات ابتدایی زندگی مشترکتان مهم بود؟ یا اصلا مشکلی هم با هم داشتید؟ 

در سالهای آخر پزشکی و در دوره تخصصی بعلت حضور تمام وقت در بیمارستان و کشیک های متوالی (۱۵ شب در ماه)، مسلماً همسرم در فشار و سختی بوده است. امّا با بزرگواری و لطف، به روی خود نیاورده است.
 

۶- چند فرزند دارید؟ و دارای چه تحصیلاتی هستند؟ 

 شش فرزند دارم که به لطف خدا، همگی ازدواج نموده اند. پسرانم در مقطع دکتری و کارشناسی ارشد و دخترانم در مقاطع کارشناسی تحصیل کرده و همگی خانه دار هستند.


۷-  آقای دکتر شما مسئول موفقی هستید و یک مسئول موفق طبعا مشغله زیاد دارد. این موضوع چه تاثیری در خانه و بین همسر و فرزندتان گذاشته است؟

 مسئولیت و مشغله زیاد چنانچه بخوبی انجام شود مسلماً تاثیر مثبت در خانه و خانواده دارد، بدیهی است بخش مهمی از مسئولیت مربوط به رسیدگی و همراهی و مهرورزی نسبت به اعضاء خانواده است، و مشغله کاری هر چند سنگین باشد به هیچ وجه نباید موجب فراموشی و غفلت از عزیزان خانواده و کانون پر مهر آن، که سنگ بنای جامعه است گردد.

۸-از طبابت تان برایمان بگویید؟ 

طبابتم را از سال ۵۴ شروع کردم، غیر از کار در مراکز درمانی دولتی، اطاقکی را بعنوان مطب اختیار نمودم که علاوه بر معالجه بیماران عادی، بعلت کمبود پزشک در سطح شهر و تنها بیمارستان دولتی( بیمارستان شاهپور که بعداً به نام شهید یحیی نژاد نامگذاری گردید) که پزشک کشیک نداشت، اینجانب و تعدادی از پزشکان شهر، به نوبت، شبها در مطب کشیک می دادیم و بیماران شهری و روستائی شبانگاه و نیمه های شب به مطب مراجعه می نمودند و چنانچه بیماری قادر به آمدن نبود، به اتفاق بستگان او با هر وسیله نقلیه به منزل بیمار که بعضاً در روستاهای دور دست بود جهت ویزیت می رفتم.(درآن زمان تعرفه ویزیت ۱۰۰ ریال بود که چنانچه بیماران مایل بودند می پرداختند و بعضی ها هم چند سکه که جمعاً ۳۰ ریال می شد جهت ویزیت لطف می کردند! و چنانچه ویزیت در منزل بیمار و خارج از شهر بود، تا ۲۰۰ ریال ویزیت دریافت می شد)
در سالهای اول طبابت، با توجه به آموزشهای دوران تحصیل طب، از بیماران شرح حال کاملی می گرفتم و معاینه کامل می کردم که وقت گیر بود و گاهی موجب اعتراض بیماران که در صف انتظار بودند می شد زیرا بعضی ازهمکاران سریعاً مریض را با نسخه ای که هر دو طرفش دارو نوشته شده بود مرخص می کردند. در اینجا موکداً باید بگویم که هم در گذشته و هم زمان حال، بسیاری از مراجعین کلینیک ها و مطب ها، به معنی واقعی بیمار نیستند، بلکه مشکلاتی دارند که منجر به عوارضی مانند درد و سایر ناراحتی ها گردیده و پزشک موظف است علت اصلی مشکل را تشخیص دهد، مثلاً سوء تغذیه ، عدم فعالیت و تحرک لازم، اضافه وزن و سبک غلط زندگی که باید بیمار را در آن جهت راهنمائی نماید. وظیفه اصلی پزشک آموزش بیماران و مردم جهت حفظ سلامتی و پیشگیری از بیماریها می باشد و باید در موارد لزوم، حداقل داروی لازم را تجویز نماید.
 

۹- از جراحی ها و کارتان بفرمائید؟ 

جراحی، خود نوعی آسیب است و زمانی باید انجام شود که آسیب مهم تری را درمان کند. بنابراین وظیفه جراح ارزیابی کامل شرایط بیمار و تصمیم گیری صحیح می باشد که در نهایت به نفع بیمار باشد، گرچه در مواردی تصمیم درست اتخاذ می شود، امکان وقوع عوارض منتفی نمی باشد و جراح باید پس از عمل جراحی تا مدتی که بیمار در نقاهت به سر می برد، مراقبت خود را از بیمار دریغ ندارد و چنانچه عوارضی پیش آمد، از هرگونه اقدام موثری شانه خالی نکند.
در سال ۶۲ و در بیمارستان شهید یحیی نژاد (هنوز سایر بیمارستانها راه اندازی نشده بود) علاوه بر جراحی های حیطه خود، بعلت فقدان ارتوپد، بیماران ترومائی و آسیب های اورژانس ارتوپدی را درمان می کردیم. شاید برای اولین بار در استان، علیرغم کمبود امکانات، مانند بخش ICU ، جراحی کانسر مری را از همان بیمارستان شروع و در سالهای بعد در بیمارستان شهید بهشتی در سطح وسیعتر ادامه دادم.
- یک خاطره شیرین؟ تمام بیمارانی که تحت عمل جراحی قرار می گیرند، بخصوص بیماری های صعب العلاج، هنگامی که بهبود می یابند و لبخند رضایت دارند، خاطرات شیرین ما را تشکیل می دهند.
- و یک خاطره تلخ؟ هرگاه خودم و یا تیم پزشکی، به هر علتی موجب گلایه و نارضایتی بیمار شویم، خاطره تلخی به جا می گذارد. بنابراین خاطره ها، عمدتاً نتیجه عملکرد خودمان می باشد.


۱۰- بهترین مدیر پزشک یا استاد مورد علاقه شما چه کسی است؟ 

همه کسانی که به من چیزی آموخته اند و همه اساتیدم مورد علاقه و احترامند، که بسیاری از آنها فعلاً در قید حیات نیستند و برای آنها الطاف الهی را مسئلت دارم. در حال حاضر و در دانشگاه علوم پزشکی بابل اساتید مبّرز، متبحّر، و اخلاق مداری هستند که بعضاً دانشجوی ما بوده اند و من به همه آنها افتخار می کنم.
 

۱۱-خدمت سربازی را چگونه گذرانده اید ؟ (ذکر خاطره) 

خدمت سربازی را قبل از انقلاب و در بهداری ارتش گذرانده ام.
 

۱۲-  از فعالیت های انقلابی خود قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بفرمایید! 

فعالیت انقلابی نداشته ام، انجام وظیفه شغلی به نحو شایسته، هم سوئی و هم دردی با مردم، در سالهای پیروزی انقلاب و پس از آن در زمان جنگ تحمیلی، مداوای مجروحین و چند بار شرکت در خطوط جبهه به اتفاق تیم پزشکی، می تواند همراهی با انقلاب تلقی شود که صد البته جزو وظایف بوده است. 

 


۱۳- دانشگاه علوم پزشکی بابل اولین دانشگاه علوم پزشکی در استان مازندران بود و شما یکی از روسای این دانشگاه. لطفا از چگونگی تاسیس دانشگاه علوم پزشکی بابل توضیحاتی بفرمایید! 

تأسیس دانشکده پزشکی بابل در سال ۱۳۶۲ و درزمان وزارت علوم بوده است که پس از بازدید هیئت ارزشیبابی وزارت علوم از شهرستانهای استان مازندران (در آن زمان گلستان جزء مازندران بوده است) در بابل و در محل کاخ سابق تصویب گردید. در آن زمان اینجانب معاون آموزشی دانشکده بودم. پس از انتزاع رشته های پزشکی از وزارت علوم و تشکیل وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی مازندران در بابل شکل گرفت، که شامل دانشکده پزشکی و علوم آزمایشگاهی بابل، دانشکده بهداشت در ساری، دانشکده پرستاری گرگان و رامسر بوده است و در سالهای آغازین (۶۴ تا ۶۶) اینجانب بعنوان اولین سرپرست دانشگاه علوم پزشکی انجام وظیفه نمودم. در سالهای بعد دانشکده پرستاری آمل و دانشکده دندانپزشکی بابل به مجموعه دانشگاه اضافه گردید و پس از تصویب دانشکده پزشکی ساری و ادغام آن با بهداری استان، عنوان دانشگاه علوم پزشکی مازندران از بابل به ساری انتقال یافت و بعد از مدتی، دانشگاه علوم پزشکی بابل، مستقلاً تشکیل گردید!


۱۴- خاطره ای شنیدنی از زمان مدیریت دانشگاه برایمان بگویید! 

در زمان مدیریت اولّم در دانشگاه، به علت مخالفت با پذیرش دانشجویان پزشکی بیش از ظرفیت دانشکده (در آن زمان ظرفیت پذیرش دانشجویان را بطور ناگهانی چندین برابر افزایش دادند)، و اعلام موضع خود به وزیر محترم وقت، از مسئولیت دانشگاه منصرف شدم و مدیریت دانشگاه به دوستان دیگر سپرده شد. و اینجانب بعنوان معاون آموزشی دانشگاه و مدیر گروه جراحی همچنان انجام وظیفه می کردم تا اینکه در سالهای ۷۶ لغایت ۸۴ مجدداً مدیریت دانشگاه به اینجانب محول گردید.
 

۱۵- اولین مطب شما در بابل کجا بود؟ (نقل خاطره) 

در طی سالهای متمادی، اینجانب بطور تمام وقت کار میکردم و مطب نداشتم و بعدها که مطب دائر نمودم. همچنان بیماران را بطور عمده و تا زمان حاضر در بیمارستان دولتی درمان می کنم
 

۱۶- یک روز کاریتان را برایمان بگویید؟ 

ویزیت بیماران درمانگاه، تدریس دانشجویان پزشکی، انجام عمل جراحی دربیمارستان دولتی،(حضور در مطب ۳ روز در هفته عصرها)
 

۱۷-  آیا اهل مسافرت هستید؟ بهترین مکان برای سفر؟ 

سفر جهت حضور در مجامع علمی، بعضاً سفرهای معنوی
 

۱۸-لطفا برای واژه های زیر کمتر از دو کلمه بگویید:

-همسر: فداکار و صبور
-سیاست: مخالف دیانت نباشد
-رنگ: رنگ خدائی 
-پزشک: دم مسیحا
-دانشگاه علوم پزشکی بابل: روبه تعالی
-ریاست: پیشقدم در خدمت
-مدیر موفق: به کار گیری همه نیروها و امکانات
-بابل : زادگاه من
-مرحوم آیت الله روحانی نماینده فقید مقام معظم رهبری در استان مازندران
-سوغات بابل: حسن خلق شهروندان
-مرگ: آغاز ابدیت – لقاء خداوند
-دکتر نورباران : امیدوار به رحمت الهی

19- آقای دکتر دوران ریاست شما دانشگاه از چه سالی تا چه سالی بود؟ و آیا سمتهایی دیگر در دانشگاه داشته اید؟
۲۰- مهمترین مشکل در زمان ریاست شما چه بود؟ 

مهم ترین مشکل، دخالت افراد و مقامات خارج از دانشگاه در امور دانشگاه بود که با مخالفت اینجانب مواجه بود.
 

۲۱- لذت بخش ترین فعالیت شما در زمان ریاست چه بود؟

 همدلی و حفظ حرمت اساتید، کارکنان و دانشجویان لذت بخش است.
 

۲۲-  در دروان ریاست شما به صورت بنیادی چه تغییر و تحول علمی و فرهنگی صورت دادید؟

 تصویب مجله علمی پژوهشی با همت همکاران، بخصوص جناب دکتر مقدم نیا که معاون پژوهشی بودند. توسعه دانشگاه، پروژه های تکمیلی دانشکده پزشکی، تأسیس دانشکده دندانپزشکی، پیراپزشکی، بیمارستان آموزشی، جذب نیروهای متخصص هیأت علمی در رشته های گوناگون، تقویت و حمایت از فعالیت های فرهنگی و انجمن های علمی و فرهنگی دانشجوئی
 

۲۳- چه پروژه های مهمی در دوران  مدیریتی شما اتفاق افتاده؟ 

تمام پروژه های دانشگاه و تکمیل آنها تا مرحله راه اندازی، عمدتأ توسط جناب دکتر خالق نژاد بنیان نهاده شد و در زمان مدیریت های بعدی به اتمام رسید. در اینجا وظیفه دارم از خدمات برجسته ایشان در تأسیس دانشگاه تقدیر نمایم. ونیز از خدمات شایسته علمی دکتر احمد صالحی عمران در سالهای آغازین و درخشان دانشکده پزشکی یاد نمایم.
 

۲۴- با توجه به وجود دو دانشگاه علوم پزشکی در استان مازندران آیا این را نقطه قوتی برای استان می دانید؟ 

وجود دو دانشگاه علوم پزشکی در استان مازندران مایه مباهات و نقطه قوت است.
 

۲۵-آیا موافق دو قطبی شدن استان مازندران از لحاظ آموزش درمان و پزشکی هستید؟ 

کاملأ موافقم، گر چه در حال حاضر به طور طبیعی اینکار صورت می گیرد و رجوع بیماران از شهر های دور و نزدیک ملموس است ولی دانشگاه بابل به علت عدم تخصیص اعتبارات لازم بار سنگینی را با مشکلات فراوان تحمل می کند که با دو قطبی شدن، عدالت برقرار خواهد شد.
 

۲۶- سطح علمی پزشکان بابلی را در قیاس با استان و کشور چگونه ارزیابی می کنید؟ 

سطح علمی پزشکان منوط به انضباط آموزشی است. چنانچه همّ و غم مدیریت دانشگاه، ارتقاء آموزشی دانشجویان باشد، و کیفیت تحصیلی در اولویت قرار گیرد. سطح علمی پزشکان ارتقاء می یابد.
 

۲۷- چه توصیه ای برای دانشجویان جویای علم در زمینه بهداشت و درمان دارید؟ 

توصیه ام به دانشجویان اینست که دانشجوئی را شغل و وظیفه اول خود بدانند و با توجه به قداست رشته پزشکی که با سلامتی و جان انسانها سرو کار دارد، ضمن کسب دانش روز و مهارت های لازم، با انگیزه قوی در س بخوانند و برای کسب موفقیت در این شغل، ارتباط خود را با خداوند و مردم تعالی بخشند. 
 

۲۸- توصیه شما برای پزشکان و اساتید دانشگاه علوم پزشکی چیست؟ 

اساتید دانشگاه ستونهای دانشگاه هستند. باید با جان و دل و فارغ از هر دغدغه ای وظیفه پیامبر گونه خود را ایفا کنند و ضمن تلاش مضاعف، اجازه ندهند، فردی بدون احراز صلاحیت و شایستگی لازم از فیلتر دانشگاه عبور کند.
 

۲۹-  تحقیقات در بین پزشکان چه جایگاهی دارد؟
 

تحقیقات باید در جهت حل مشکلات و رفع نیازهای اصلی باشد، اساتید علوم پایه و علوم بالینی، به اتفاق هم پروژه های تحقیقاتی را سامان بخشند.
 

۳۰-  نقش تحقیقات در درمان و سلامت هموطنان و پیشرفت مسائل پزشکی چگونه است؟
 
با کار تحقیقاتی، مشکلات اصلی و علت های عمده حوزه وزارت بهداشت و سلامت، مشخص می شود و هنگامی که صورت مسأله بطور واضح مطرح گردد، حل آن آسان خواهد شد پیشرفت مسائل پزشکی منوط به تحقیقات مستمر می باشد.
 

۳۱- توصیه برای مدیران ارشد دانشگاه و مسئولین مراکز درمانی شهرستان بابل؟
 
توصیه ام به مدیران ارشد دانشگاه و مسئولین اینست که همیشه افراد ارشد را به سایرین ترجیح دهند، گرچه همه همکاران خوب هستند، اما لازمه عقلی ایجاب میکند که افضل را بر فاضل ترجیح دهیم و اگر خلاف آن باشد از نظر عقلی قبیح است.
مدیران محترم ارشد و مسئولین، با حمایت و حفظ جایگاه اساتید و کارکنان، مجموعه دانشگاهیان را در امور دانشگاه بصورت مناسب دخالت دهند و هیهات از دخالت نامحرمان در امور علمی و تخصصی دانشگاه.
ارتباط و حسن تعامل با مقامات و اشخاص خارج از دانشگاه، در جهت کمک به امور دانشگاه خوب است، اما دخالت آنها در امور دانشگاه و توقعّات آنچنانی، هیهات!
 

۳۲- چشم انداز دانشگاه علوم پزشکی بابل را چگونه ارزیابی می کنید؟
 

چشم انداز دانشگاه و ارتقاء آن منوط به استفاده بهینه از مجموعه امکانات دانشگاه و در رأس آن هیأت علمی و کارشناسان و دانشجویان و کارکنان خدوم است. برنامه های دانشگاه لزومأ باید با نظر مشورتی اعضاء هیأت علمی و گروه های آموزشی و کارشناسی تدوین و اجرا گردد. 
 

۳۳- جهت ارتقا دانشگاه علوم پزشکی بابل چه برنامه هایی را پیشنهاد می دهید؟
 

چشم انداز دانشگاه و ارتقاء آن منوط به استفاده بهینه از مجموعه امکانات دانشگاه و در رأس آن هیأت علمی و کارشناسان و دانشجویان و کارکنان خدوم است. برنامه های دانشگاه لزومأ باید با نظر مشورتی اعضاء هیأت علمی و گروه های آموزشی و کارشناسی تدوین و اجرا گردد.
 

۳۴- نظرتان در مورد طرح تحول نظام سلامت چیست؟
 

این طرح تا چه اندازه توانست در خدمت رسانی به مردم عزیز کشور موفق باشد؟ طرح تحول نظام سلامت، مدتی با برخورداری از بودجه مکفی خدمات زیادی را ارائه کرد لیکن اگر در مصرف بودجه، اقتصاد بهداشت رعایت نشود نتیجه معکوس خواهد داد. لذا در صورت بریز و بپاشها، موفق نخواهد بود ( هم اکنون با مشکلات جدی و کمبود امکانات مواجه شده، بودجه ته کشیده و خدمات کاهش یافته است.
 

۳۵- وجود دانشگاه علوم پزشکی بابل و مراکز درمانی تابعه تا چه اندازه توانسته نیازهای درمانی و آموزشی مردم عزیز استان و شمال را مرتفع کند؟ 

دانشگاه علوم پزشکی بابل  و مراکز درمانی تابعه، به اتفاق دانشگاه علوم پزشکی ساری، عمده قریب به اتفاق نیازهای درمانی و آموزشی استان و شمال و بخشی از نیازهای آموزشی کشور را پاسخگو می باشد.
 

۳۶-  نقش خیرین در سلامت را چگونه ارزیابی می کنید:

 بسیاری از خدمات و موسسأت درمانی در این شهرستان توسط خیرین و انسانهای متعالی و نوعدوست بنیانگذاری و اهداء شده است.
 

۳۷- و سخن پایانی؟ 

به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است
(مضمون) جمله ای از رهبر انقلاب (آیت الله خامنه ای): چنانچه در دانشگاهها و مراکز علمی، کسانی بدون احراز صلاحیت و شایستگی به کار گرفته و یا از طریق ناصواب (واسطه شدن مقامات، تقلب و ...) مدرک بگیرند و فارغ التحصیل شوند، این خیانتی بزرگ است، بزرگتر از خیانتی که خائنین در میدان جنگ با دشمن مرتکب می شوند و منجر به شهادت انسانها می شود.

اشتراک گذاری: